همچنين بر اساس مطالعات مجازات در حيوانات با مغز بسيار كوچك مانند حشرات ، استدلال هايي عليه مفهوم مجازات نياز به هوش وجود دارد. شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد زنبورهاي عسل داراي جهش هايي هستند كه آنها را بارور مي كند و تخمگذاري مي كنند تنها در صورتي كه زنبورهاي عسل ديگر آنها را مشاهده نكنند و تعداد كمي از آنها كه در اين عمل گرفتار مي شوند كشته مي شوند. چند واكنش ساده به خوبي در ديدگاههاي اصلي از هوش بسيار محدود حشرات براي تقليد از رفتار "سياسي" مشاهده شده در ميمونهاي بزرگ كافي است. نويسندگان استدلال مي كنند كه اين ادعا مبني بر اينكه مجازات به عنوان يك استراتژي براي برخورد با افرادي كه قادر به دانستن آنچه انجام مي دهند تكامل يافته است ، نادرست است. [27]
در مورد مغزهاي پيچيده تر ، مفهوم تكامل كه براي مجازات خاص نقض قواعد و/يا افراد خلافكار كه عمداً قادر به انتخاب عمدي هستند ، مجازات مي شود (به عنوان مثال ، مجازات انسان ها براي قتل در حالي كه مجازات ويروس هاي كشنده را ندارد) با انتقاد هم تحول همراه است. مسائل اين مجازات افراد با ويژگيهاي خاص (از جمله اما ، در اصل ، محدود به تواناييهاي ذهني) در برابر اين ويژگيها نيست ، و تكامل هرگونه توانايي ذهني را كه براي مسئوليت كيفري در جمعيتهاي مشمول چنين مجازاتهاي گزينشي در نظر گرفته مي شود ، ناممكن مي سازد. برخي از دانشمندان استدلال مي كنند كه اين امر اين تصور را كه انسان داراي احساس بيولوژيكي تخلفات عمدي است كه مستحق مجازات هستند ، رد مي كند.
- پنجشنبه ۲۵ شهریور ۰۰ ۱۸:۰۹ ۴ بازديد
- ۰ نظر